منتقم

آخرین امید، ای پناه شیعیان، العجل امام عشق، بیا صاحب الزمان عج

منتقم

آخرین امید، ای پناه شیعیان، العجل امام عشق، بیا صاحب الزمان عج

درباره بلاگ
منتقم

**الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم**اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِکَ**

آخرین نظرات
۳۰ تیر ۸۹ ، ۱۵:۵۴

نیمه ی مبارک شعبان

 انتظار غریب

عالم پر است از تو

                     غایب منم ز غفلت

                                           تو حاضری ولیکن

                                                                 من آن نظر ندارم

امام زمان (عج)

جمعه نزدیک است،امام (عج) سخت امیدوار است تا در این هفته دیگر مردمان نبودنش را حس کنند و او را و ظهورش را آنقدر خالصانه بخواهند تا در این جمعه، دیگر فرمان قیامش صادر شود. امیدوار است که شیعیانش آنقدر خود و جامعه را برای پذیرش امر فرج آماد ساخته باشند و خلاصه آنقدر در انتظار آمدنش لحظه شماری کرده باشند که تا صبح از شوق به چشمانشان خواب نیاید.

اما دو کوچه بالاتر،بازار ها شلوغ است و ترافیک و تالار ها آغاز زندگی مشترک زوج های جوان را به رقص و طرب ایستاده اند.پارک ها و شهربازی ها پر از سر و صدا و قهقهه بچه ها و بچه تر هاست! فامیل شب جمعه دور هم جمع شده اند و یکی از معاملاتش می گوید و دیگری از همسایه جدیدشان و آن یکی از لباس زیبای که پشت ویترین مغازه ای شیک دیده است. جمعی هم که خود را بیشتر از همه به امام (عج) نزدیک می دانند در مسجدی مجلل، بزرگ و دلباز البته خلوت دعای کمیل می خوانند و عاجزانه پاس شدن چک ها یا واحد های دانشگاهشان را از خدا و امامشان مسئلت دارند!

دمدمه های صبح جمعه است. امام (عج) اصحابی را که در گردش جمع آمده اند می شمرد: یک،دو،سه،چهار،پنچ،...همین؟! اصحاب سرشان را به زیر می اندازند و امام(عج) سر به آسمان بلند می کند و رو به اصحاب می گوید: بروید تا هفته بعد! 

دمدمه های صبح جمعه است و مردم غالبا خواب هستند چون امروز جمعه است و همه ی مردم صبح جمعه را زمان استراحت می دانند! همه برای خوابیدن و خواب ماندن توجیه کامل دارند، چه از لحاظ عقلی وشرعی و عرفی، پس می خوابند. انگار ظهر شده است. اگر اکنون امام(عج) قیام می کرد، قطعا همه ی اصحابشان شهید می شدند و شاید خود هزاران زخم بر پیکر داشت و کسی روی سینه مبارکشان نشسته بود و با خنجری برهنه دردست.

و شاید ما کوفیان حق به جانب می گفتیم: خوب اگر «هل من ناصر»ش را می شنیدیم شاید کمک می کردیم!!! عصر جمعه است. حتی آنهایی که همین الان هم در حال خوشگذرانی هستند، آرام آرام دلتنگی همیشگی عصر جمعه را حس میکنند. همه از بچگی تاکنون بار ها از بزرگتر ها پرسیده اند که«چرا عصر جمعه این قدر دلگیر است؟» و هیچ کس تا کنون جواب درستی برای این پرسش نشنیده است. کسی نگفت اولین هفته ای که این دلتنگی را حس کرد، اولین جمعه ای که این دلتنگی را حس کرد، اولین هفته ای بود که کاری از دستش برای امام(عج) برآمد و نکرد و از این روست که از آن روز هر جمعه دلت می گیرد.  انگار هر هفته می توانی کاری برای تعجیل در ظهور کنی و نمی کنی. با این وضع عدم آمادگی من و تو و جامعه، در صورت قیام امام(عج) ، سرنوشت منتقم خون حسین ع نیز چیزی غیر از سرنوشت حسین ع نخواهد بود.     

  عمری است که از حضور او جا ماندیم

                                             در غربت سرد خویش تنها ماندیم

او منتظرست تا که ما برگردیم

                                            ماییم که در غیبت کبری ماندیم

اما اگر من و تو همت کنیم و خودمان را از غربت سردمان نجات دهیم جمعه بی دلتنگی نزدیک خواهد بود خیلی نزدیک...

آمین

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۰۴/۳۰
لام میم

نظرات  (۸)

۳۰ تیر ۸۹ ، ۱۵:۵۸ ܓܨ مسافر تنها ܓܨ
__________________$$$$$$$_$$ $$$$
_________$$$$$$$$$$$$$$$$$__ $$$$
_____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$_ _$$$$
____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $$$$$
___$$$_$$_$$$$$$$$$$$$$$$$_$ $$$$
__$$$$$_$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $$
__$$$_$$_$$$$$$$$$$$$$$$$$_$ $$
__$$$_$$_$$$$$$$$____$$$$
_$$$$$_$$$$$$$$$$$
_$$$_$$_$$$$$$$$$$
_$$$_$$_$$$$$$$$$$
_$$$_$$_$$$$$$$$$$$
$_$$$$$$__$$$$$$$$$
$_$$$$$$___$$$$$$$$
_$$$$$$$$$__$$$$$$$
$_$$$$$$$$___$$$$$$
$$_$$$$$$$$___$$$$$
$$$_$$$$$$$$__$$$$$$
_$$$_$$$$$$$$$_$$$$$
$$$$$ __$$$$$$$$_$$$$
$$$$$$$ __$$$$$$$$$__$
$_$_$$$$$__$$$$$$$$$_$$$$
$$$__$$$$$__$$_$$$$$$$_$$$$
$$$$$$_$$__$$$$$$$$$$$$$$$
_$$$$$$$__$$$$$$$$$$$$$$$$
__$$$$$__$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$__$$$__$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $$
$____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $$$
$__________$$$$$$$$$$$$$$$$$ $$$$$
$____________$$$$$$$$$$$$$$$ $$$$$$
$______________$$$$$$$$$$$$$ $$$$$$$
$_______________$$$$$$$$$$$$ $$$$$$
$_______________$$$$$$$$$$$$ $$$$$$
$____________$$$$$$$$$$$$$$$ $$$$
__________$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $$
_$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $$
$_$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $$
$__$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $$
$__$$$$$$$$$$$$$____$$$$$$$$ $$
_$$$__$$_$$________$$$$$$$$$ $$
_$$$_$$_____________$$$$$$$$ $$
_$$_$$______________$$$$$$$$ $$
_$$$$________________$$$$$$$ $$$
_$$$$________________$$$$$$$ $$$
__$$$_________________$$$$$$ $$$
$_____________________$$$$$$ $$$
$____________________$$$$$$$ $$$
$____________________$$$$$$$ $$$$
$____________________$$$$$$$ $$__$$$$$
$___________________$$$$$$$$ $$$$$$$$$$
$____________________$$$$$__ $$$$$$$$$$$$

می دونستی من غریبم ، به خدا بی تو می میرم

لحظه های بی کسیم رو ، پای حرفای تو می شینم

می دونستی قلب تنهام ، دیگــــــه آرزو نـــداره

توی چشمون غریبـــم ، تا سحــر بارون می باره

می دونستی وقتی نیستی . دل مــن چقدر غریبــه

لحظه ی جدایی از تو ، به خــدا دلـــم می گیــره

می دونستــی دله تنگـم ، واسه تو ترانـه گفتــه

تمـوم هوش خودش رو ، واسه خاطــر تــو باختــه ...
سلامممممم به نویسنده وبلاگ وب قشنگی داری به وب منم سر بزن ممنون میشم فدات
وبلاگ زیبایی د ارید
تبریک
از دیدن کامنتتون واقعا خوشحال شدم!

لینکتون میکنم رفقا!

موضوع واقعا خوبی رو برای نوشتن انتخاب کردید.

امام تنهاست....
کاش یارش باشیم نه یه زخمی روی دلشون....
انا المهدی؛ من موعود زمانم، پرورده دامن نرگس و آورنده عدل خدا.
با من از همه آنچه در دل دارید بگویید.
از گرانی بار انتظار؛
از تیرگی شبهای غیبت؛
از هیمنه جور؛
از هیبت گناه، از فریب سراب، از دروغ خنده ها و از دوری اقبال.
من با ندبه های شما می بالم.
من تنگی دل شما را می شناسم.
من برق چشم شما را می بینم .
گرمی دست های شما، چراغ خیمه صحرایی من است.


سلام

میلاد یگانه ی زمان، امید مستضعفان، حضرت مهدی صاحب زمان، بر شما مبارک.
سلام
ممنون از حضورتون
به روزم با مطلبی از جواد محدثی
یک میدان و دو هجوم
یا علی
با " روزه باید با روضه باشد " به روزم . منتظر نظراتون هستم .
قدر شب قدر خویش را دریاب ، شب هم رنگ مردمک دیدگان توست ، او ژاله بر گل می نشاند . تو اشک بر چشم می نشانی ، او ساکت می ماند تا تو بخوانی . او گوش می شود تا تو نجوا کنی . او پیراهن تو می گیرد تا تو تن او باشی . او دامن می گستراند تا تو سر بر دامانش بگذاری . اوآرام می گیرد تا تو به آرامشت دست یابی ، تا بتوانی یک قطره خون گلوی مرغ حق خوانی را بنظاره بنشینی ، تا مثل پرده های حریر در شبستان های روشن قدر با دست های معطر نسیم به پیچ و تاب بیفتی .
دفترچه خاطرات را باز می کنند ، تا دوباره بر گذشته هایت به دیده عبرت بنگری ، باده پرستان ساقی ازلی شب قدر به بزم انس می نشینند و گره از مجمع پریشانی می گشایند . آسمانی ترین و روشن ترین شب تاریخ انسان را دریاب ...

سلام بزرگوار

بروزیم در این ایام استغفار ....

التماس دعا

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی