منتقم

آخرین امید، ای پناه شیعیان، العجل امام عشق، بیا صاحب الزمان عج

منتقم

آخرین امید، ای پناه شیعیان، العجل امام عشق، بیا صاحب الزمان عج

درباره بلاگ
منتقم

**الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم**اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِکَ**

آخرین نظرات

۱ مطلب در آذر ۱۳۹۰ ثبت شده است

۱۱ آذر ۹۰ ، ۱۸:۵۴

کهربا

یا حسین

اگر کسی هدفش لقای خداست باید با حسین همراه شود،نمیشود در خانه نشست،نمی شود به دنیا و تمتعات آن دل بست. باید راه بیافتیم. این راه افتادن از درون و از نفس ما،با تهذیب نفس شروع می شود و به سطح جامعه و جهان می کشد. نام حسین بن علی (ع) نام عجیبی است. وقتی از نظر عاطفی نگاه می کنید،می بینید خصوصیت این اسم آن است در بین مسلمین با معرفت،که دلهاشان را مثل مغناطیس و کهربا به خود جذب می کند. خدای متعال،در نام امام حسین اثری گذاشته که وقتی اسم او آورده می شود بر دل و جان ملت ایران و دیگر ملت های شیعه یک حالت معنوی حاکم می شود. این، معنای عاطفی آن ذات و وجود مقدس است. یکی از عواملی که در کارهای بزرگ جلوی انسان را سد  می کند،عذر های شرعی است. انسان،کار واجب و تکلیفی را باید انجام دهد ولی وقتی انجام این کار مستلزم اشکال بزرگی باشد-فرض بفرمایید عده ی زیادی کشته خواهند شد-احساس می کند که دیگر تکلیفی ندارد. شما ببینید در مقابل امام حسین (ع) از اینگونه عذر های شرعی که می توانست هر انسان ظاهربینی را از ادامه راه منصرف کند،چقدر بود! یکی پس از دیگری رخ می نمود. اول اعراض مردم کوفه و کشته شدن مسلم پیش آمد. فرضا اینجا باید امام حسین (ع) می فرمود: دیگر عذر شرعی است و تکلیف ساقط شد. می خواستیم با یزید بیعت نکنیم،ولی ظاهرا در این اوضاع و احوال امکان پذیر نیست،لذا از روی اجبار بیعت می کنیم. عاشورا یک حادثه تاریخی صرف نبود،عاشودا یک فرهنگ،یک جریان مستمر و یک سرمشق دائمی برای امت اسلام بود.  این سر مشق فقط شهید شدن نیست،یک چیز مرکب و پیچیده و بسیار عمیق است. سه عنصر در حرکت حضرت وجود دارد:عنصر منطق و عقل،عنصر حماسه و عزت و عنصر عاطفه. عنصر منطق و عقل در این حرکت، در بیانات آن بزرگوار قبل شروع حرکت،از هنگام حضور در مدینه تا روز شهادت متجلی است. منطق این است وقتی اساس دین در خطر است اگر شما در مقابل این حادثه فزیع،با قول وفعل وارد نشوید،حق بر خداست که انسان بی مسئولیت و بی تعهد را با همان وضعیتی که ظالم را با آن روبرو می کند، مواجه کند.عنصر  حماسه یعنی این مجاهدتی که باید انجام بگیرد،باید با عزت اسلامی انجام بگیرد،چون العزه لله و لرسوله و للمومنین. همه اقدام های مجاهدت آمیز-چه سیاسی، چه تبلیغی،چه آن جاهایی که جای فداکاری جانی است-باید از موضع عزت باشد. عنصر عاطفه عنصر سوم است ،حادثه عاشورا،خشک و صرفا استدلالی نیست. بلکه در آن عاطفه،عشق،محبت و گریه همراه است. قدرت عاطفه،قدرت عظیمی است،لذا ما را امر می کنندبه گریستن،گریاندن و تشریح آن حادثه. زینب (س) در کوفه منطقی حرف می زند،اما مرثیه می خواند،امام سجاد(ع) بر روی منبر شام، با آن عزت و صلابت بر فرق حکومت اموی می کوبد،اما مرثیه می خواند. این مرثیه خوانی تا امروز ادامه یافته و باید تا ابد ادامه یابد تا عواطف متوجه شوند. جوهر حادثه عاشورا این است که در دنیایی که همه جای آن را ظلمت و فساد و ستم گرفته بود،حسین بن علی (ع) برای نجات اسلام قیام کرد و در این دنیای بزرگ،هیچکس به او کمک نکرد!حتی دوستان آن بزرگوار،یعنی کسانی که هر یک می توانستند جمعیتی را به میدان مبارزه علیه یزید بکشانند،هر کدام با عذری از میدان خارج شدند و گریختند!آن جا که بزرگان می ترسند،آن جا که دشمن چهره بسیار خشنی از خود نشان می دهد،آن جاست که باطن افراد شناخته می شود. خطاست اگر کسی خیال کند حسین(ع) شکست خورده،کشته شدن شکست خوردن نیست.  در جبهه جنگ آن کس که کشته می شود شکست نخورده، آنکه به هدف خود نمی رسد،شکست خورده. هدف دشمنان از میان برداشتن اسلام و یادگارهای نبوت بود. هدف امام این بود که در برنامه دشمنان،رخنه ایجاد کند و اسلام و ندای مظلومیت و حقانیت آن را در همه جا پراکنده کند.                                 

   وصله : کتاب کهربا، گزیده ای از سخنان مقام معظم رهبری در رابطه با نهضت عاشورا

 

لام میم