منتقم

آخرین امید، ای پناه شیعیان، العجل امام عشق، بیا صاحب الزمان عج

منتقم

آخرین امید، ای پناه شیعیان، العجل امام عشق، بیا صاحب الزمان عج

درباره بلاگ
منتقم

**الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم**اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِکَ**

آخرین نظرات
۱۱ تیر ۸۸ ، ۱۵:۴۲

3پند ابلیس به حضرت موسی (ع)

3پند ابلیس به حضرت موسی (ع) حضرت موسی (ع)

گویند: در عصر حضرت موسى - علیه السلام -، روزى ابلیس نزد حضرت موسى - علیه السلام - آمد و گفت: «مى‏خواهم هزار و سه پند به تو بیاموزم».

موسى - علیه السلام - او را شناخت و به او فرمود: «آن چه که تو مى‏دانى، بیشتر از آن را من مى‏دانم، نیازى به پندهاى تو ندارم».

جبرئیل - علیه السلام - بر موسى - علیه السلام - نازل شد و عرض کرد: «اى موسى! خداوند مى‏فرماید: هزار پند او فریب است، اما سه پند او را بشنو».

موسى - علیه السلام - به ابلیس فرمود: «سه پند از هزار و سه پندت را بگو!»

ابلیس گفت: «1. هر گاه تصمیم بر انجام کار نیکى گرفتى، در انجام آن شتاب کن و گرنه تو را پشیمان مى‏کنم؛ 2. اگر با زن نامحرمى خلوت کردى، از من غافل نباش که تو را به عمل منافى عفت وادار مى‏نمایم؛ 3. هرگاه خشمگین شدى، جاى خود را عوض کن، و گرنه موجب فتنه خواهم شد.

اکنون که تو را سه پند دادم (به تو حقّى پیدا کردم) در عوض، از خدا بخواه تا مرا بیامرزد.»

موسى - علیه السلام - خواسته ابلیس را به خدا عرض کرد، خداوند فرمود: «شرط آمرزش شیطان آن است که به کنار قبر آدم - علیه السلام - برود و خاک قبر او را سجده کند.»

حضرت موسى - علیه السلام - فرمان خدا را به ابلیس ابلاغ کرد.

ابلیس که هم چنان در خودخواهى و تکبر غوطه‏ور بود، گفت: «اى موسى! من در آن هنگام که آدم - علیه السلام - زنده بود، بر او سجده نکردم، چگونه اکنون حاضر شوم که بر خاک قبر او سجده کنم؟!».[1]

 [1] هماى سعادت، ص 206.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۸/۰۴/۱۱
لام میم

نظرات  (۶)

سلام من یه وبلاگ جدید با موضوع جوک و اس ام اس باز کردم یه بار بیا اگر خوشت نیمد مشتری نشوفعلا
با تشکر مدیر وبلاگ ghy
یاهـــــــــــــــــــــو:

من دل انگیزترین حسِ ترا میگفتم:

با هوا و نفس و پنجره در منظره ای بارانی

گشت سرمست هوا،

چو نسیمی شد و بر صورتِ گفتارِ دل انگیز گذشت.

نفَسَم گرم شد و گفت چه زیباست حیات،

پنجره؟ اما او .............

ز غبارِ نفسم تیره شد و .......

گفت او کاش مقابل بود و.........

میگشودی تو مرا ،

که ببینی رخِ زیبای دل آرامت را،

باز باران بارید

شاید او بر کمکِ اشک فروریخته ام آمده بود
خیلی خیلی ممنون از یاد اوری کردن این پند های زیبا...
باز هم از این مطالب بذارید
(راستی اگر وقت داشتید به منم سر بزنید خوشحال می شم)
سلام نانازم
از مطالب وبلاگت خوشم اومد واسه همین خواستم بهت بگم یه فروشگاه اینترنتی هست که همه فیلمای لاست رو برای مدت محدود مجانی میده.
آدرسشم اینه: http://bonyad-parsian.com/nedashop
می سی
بای
نانازم
سلام
ممنون از لینکتون .
شما هم متقابلا لینک شدید.
موفق باشید
(دختران با حجاب)

www.hijabs.blogfa.com
زیبا بود/سپاسگذارم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی